روی خط

مطالب متفاوت وبلاگی

روی خط

مطالب متفاوت وبلاگی

حسابداری و هوش تجاری


امروزه همه ما بارها اسم هوش تجاری یا هوش کسب و کار و یا حتی BI را شنیده ایم و می توان ادعا کرد اغلب افراد تعریفی درست و دقیق از آن در ذهن خود ندارند. هوش کسب وکار همان فناوری و روش هایی است که از داده ها برای ایجاد تغییرات لازم در کسب و کار و در واقع تعیین استراتژی آن استفاده می کند.

 زمانیکه معنای واقعی یک مفهوم را نمی دانیم، مسلماً نمی توانیم به درستی از آن مفهوم برای کسب اهداف خود بهره ببریم. به همین دلیل در این مقاله قصد داریم بیشتر با هوش تجاری یا هوش کسب وکار آشنا شویم و در ادامه نقش آن را در مدیریت حسابداری کسب و کار بررسی نماییم.

هوش تجاری یا BI چیست؟

در هزاره سوم، اطلاعات و دانش به عنوان ثروت اصلی سازمان ها معرفی شده است که در نتیجه آن بنگاه های تجاری برای کسب مزیت رقابتی سعی بر استفاده بیشتر و بهینه از این ثروت کرده اند.

آموزش کامل هوش تجاری در حسابداری در سایت پارمیس.

تعاریف مختلفی برای هوش کسب وکار ارائه شده است که می توان گفت اولین تعریف برای هوش تجاری در سال 1986 و به شرح زیر ارائه شده است:

در تعریف دیگری که در زیر بیان می کنیم، دقیق تر می توان با مفهوم و کارایی هوش تجاری در دنیای کسب و کار آشنا شد:

"هوش تجاری تحلیل ها و گزارش هایی در مورد روندهای موجود در کسب و کار و مسائل درونی ارائه می دهد که این تحلیل ها را می توان به صورت شخصی سازی شده و متناسب با نیاز کسب وکار و یا به صورت خودکار و اتوماتیک دریافت نمود. درنهایت از این گزارش ها و دانش حاصل از آن برای تصمیم گیری در سطوح مختلف استفاده می شود."

با توجه به اینکه هوش کسب وکار یک فرآیند تکنولوژی محور برای تحلیل داده های کسب وکار است به ابزارها و روش های متعددی نیاز دارد تا بتواند تمام اطلاعات داخلی کسب و کار و منابع خارجی را جمع آوری و روند انجام فعالیت ها و تحقق اهداف کسب وکار را تحلیل نماید. البته هدف اصلی از این جمع آوری داده ها و تحلیل آنها، رسیدن به گزارش های جامع است که تصمیم گیری های بهینه تر را برای مدیران امکان پذیر می کند. بنابراین برای بهره بردن از هوش تجاری به پیش زمینه های مهمی نیاز است که در ادامه فاکتورهای پیاده سازی هوش تجاری را بررسی می کنیم.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.